مطالب جالب از اینترنت

مطالب جالبی که تو اینترنت دیدم دارم جمع می کنم. تقریبا هیچکدوم برای خودم نیست و اغلب جمع آوری از سایتهای دیگه است. چون برا من

مطالب جالب از اینترنت

مطالب جالبی که تو اینترنت دیدم دارم جمع می کنم. تقریبا هیچکدوم برای خودم نیست و اغلب جمع آوری از سایتهای دیگه است. چون برا من

عدد عجیب142857

عدد عجیب142857

اگر عدد مذکور را در دو ضرب کنیم، حاصل: 285714 میشود!-به ارزش مکانی 14 توجه کنید

اگر این عدد را در سه ضرب کنیم حاصل: 428571 میشود!-به ارزش مکانی 1 توجه کنید

اگر این عدد را در چهار ضرب کنیم حاصل: 571428 میشود!-به ارزش مکانی 57 توجه کنید

اگر این عدد را در پنج ضرب کنیم حاصل: 714285 میشود!-به ارزش مکانی 7 توجه کنید

اگر این عدد را در شش ضرب کنیم حاصل: 857142 میشود!-سه رقم اول با سه رقم دوم جا بجا شده

اگر این عدد را در هفت ضرب کنیم حاصل: 999999 میشود



این عدد به تازگی کشف نشده! بلکه هزاران ساله که به عنوان یه عدد جالب مورد توجه بوده. 142857 در واقع دوره گردش عدد 1/7 هست و خاصیتهای جالب دیگه ای هم داره

همونطور که میبینید، مضارب این عدد همه یا 142857 (با گردش حلقوی) هستند یا 999999 . جالب اینجاست که برای اعداد بزرگتر هم این روند به صورت دیگه ای ادامه داره


مثلا 8*142857 میشه 1.142.856، حالا اگه رقم اول رو با 6 رقم بعد جمع کنید حاصل میشه: 142.857


و مثلا 42*142857 میشه 5.999.994، حالا اگه رقم اول رو با 6 رقم بعد جمع کنید حاصل میشه: 999.999


و 142857*142857 میشه 20.408.122.499، حالا اگه 5 رقم اول رو 6 رقم بعد جمع کنید حاصل میشه: 142.857

 

آموخته ام که

 

آموخته ام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست
آموخته ام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام ... که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
آموخته ام ... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنم
آموخته ام ... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید
آموخته ام ... که بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است: وقتی که از شما خواسته می شود، و زمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد
آموخته ام ... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم

نویسنده: اندی رونی ؛ مردی که با کلمات اندک حرفهای بسیاری می زند

گر جهان یک دهکده 100 نفری بود

اگر می شد جمعیت کره زمین را به جمعیت یک دهکده 100 نفره تقلیل داد، با یکسان نگاه داشتن همه نسبتها و درصدها، حاصل ، چیزی شبیه زیر می شد 57 آسیایی، 21 اروپایی، 14 آمریکایی شمالی و جنوبی و 8 آفریقایی در این دهکده زندگی می کردند. از این عده 52 تن زن و 48 نفر مرد بودند. 70 نفر آنها غیر سفید پوست و 30 نفر سفید پوست، 70 تن غیر مسیحی و 30 تن مسیحی می بودند 6 نفر از این عده 59 درصد کل ثروت جهان را در اختیار داشتند و هر 6 نفر آمریکایی بودند. 20 تن نیز 80 درصد منابع انرژی موجود را مصرف می کردند و 80 نفر هم پایین تر ازسطح کنونی استاندارد مسکن زندگی می کردند. 70 نفر قدرت خواندن نمی داشتند و 50 نفر از سو تغذیه رنج می بردند. یک نفر تحصیلات دانشگاهی می داشت و یک نفر هم مالک یک دستگاه کامپیوتر بود. وقتی جهان را از چنین چشم انداز فشرده ای مورد توجه قرار دهیم، نیاز به پذیرش، درک و آموزش پر رنگ تر می شود مطالب زیر هم جای تامل دارد اگر امروز با احساس تندرستی بیشتری از خواب بیدار شوید ... از میلیون ها نفری که تا پایان هفته نیز دوام نخواهند آورد سعادتمند ترید اگر هرگز، تنهایی زندان، زجر شکنجه، یا گرسنگی را تحمل نکرده اید از 500 میلیون نفر در این دنیا پیش ترید اگر بتوانید بدون ترس از ارعاب، دستگیری،شکنجه یا مرگ مراسم مذهبی خود را انجام دهید، از 3 میلیارد مردم این جهان خوشبخت ترید اگر غذایی در یخچال ، پوشاکی بر تن، سقفی بالای سر و جایی برای خوابیدن دارید ... از 75 درصد مردم جهان ثروتمند ترید. اگر در بانک یا کیف بغلیتان پول دارید و جایی برای استراحت و تفریح در اختیار نیز دارید ، از جمله 7 درصد ثروتمندان جهان هستید اگر پدر و مادرتان هنوز در قید حیات هستند و با هم زندگی می کنند شما از جمله نوادر حتی در آمریکا و کانادا می شوید. اگر می توانید این مطلب را بخوانید، دو بار سعادتمند هستید، یک بار به خاطر اینکه کسی به فکر شماست و دوم اینکه شما بیش از 4 میلیارد نفری که در این دنیا بی سواد هستند، خوشبخت هستی

بعضی ها

بعضی ها

بعضی‌ها شعرشان سپید است، دلشان سیاه
بعضی‌ها شعرشان کهنه است، فکرشان نو
بعضی‌ها شعرشان نو است، فکرشان کهنه
بعضی‌ها یک عمر زندگی می‌کنند برای رسیدن به زندگی
بعضی‌ها زمین‌ها را از خدا مجانی می‌گیرند و به بندگان خدا گران می‌فروشند
بعضی‌ها حمال کتابند
بعضی‌ها بقال کتابند
بعضی‌ها انباردارکتابند
بعضی‌ها کلکسیونر کتابند
بعضی‌ها قیمتشان به لباسشان است، بعضی به کیفشان و بعضی به کارشان
بعضی‌ها اصلا‏ قیمتی ندارند
بعضی‌ها به درد آلبوم می‌خورند
بعضی‌ها را باید قاب گرفت
بعضی‌ها را باید بایگانی کرد
بعضی‌ها را باید به آب انداخت
بعضی‌ها هزار لایه دارند
بعضی‌ها ارزششان به حساب بانکی‌شان است
بعضی‌ها همرنگ جماعت می‌شوند ولی همفکر جماعت نه
بعضی‌ها را همیشه در بانک‌ها می‌بینی یا در بنگاه‌ها
بعضی‌ها در حسرت پول همیشه مریضند
بعضی‌ها برای حفظ پول همیشه بی‌خوابند
بعضی‌ها برای دیدن پول همیشه می‌خوابند
بعضی‌ها برای پول همه کاره می‌شوند
بعضی‌ها نان نامشان را می‌خورند
بعضی‌ها نان جوانیشان را میخورند
بعضی‌ها نان موی سفیدشان را میخورند
بعضی‌ها نان پدرانشان را میخورند
بعضی‌ها نان خشک و خالی میخورند
بعضی‌ها اصلا نان نمیخورند
بعضی‌ها با گلها صحبت می‌کنند
بعضی‌ها با ستاره‌ها رابطه دارند
بعضی ها صدای آب را ترجمه می‌کنند
بعضی ها صدای ملائک را می‌شنوند
بعضی ها صدای دل خود را هم نمی‌شنوند
بعضی ها حتی زحمت فکرکردن را به خود نمی‌دهند
بعضی ها در تلاشند که بی‌تفاوت باشند
بعضی ها فکر می‌کنند چون صدایشان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست
بعضی ها فکر میکنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست
بعضی ها برای سیگار کشیدنشان همه جا را ملک خصوصی خود می‌دانند
بعضی ها فکر میکنند پول مغز می‌آورد و بی پولی بی مغزی
بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر می‌کشند
بعضی ها ابتذال را با روشنفکری اشتباه می‌گیرند
بعضی از شاعران برای ماندگار شدن چه زجرها که نمی‌کشند
بعضی ها یک درجه تند زندگی می‌کنند، بعضی‌ها یک درجه کند
هیچکس بی‌درجه نیست
بعضی ها حتی در تابستان هم سرما می‌خورند
بعضی ها در تمام زندگی‌شان نقش بازی می‌کنند
بعضی از آدمها فاصلة پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ
بعضی ها دنیایشان به اندازه یک محله است، بعضی به اندازه یک شهر، بعضی به اندازه کرة زمین و بعضی به وسعت کل هستی
بعضی ها به پز میگویند پرستیژ

 

مجادله درادبیات بر سر یک خال

حافظ اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را صائب تبریزی اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را شهریار اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم تمام روح اجزا را هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد نه چون صائب که می بخشد سرو دست و تن و پا را سر و دست و پا را به خاک گور می بخشند نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها

مشخصات زیست محیطی آقایون خاطرخواه


پسری که خاطرخواه شماست (آخ کجایی خاطرخواه !) و واقعاً شما را دوست داره، دست به این کارا می زنه

سعی می کنه خیلی از اوقات خودش رو با شما بگذرونه،حتی زمانی که فرصتش کم باشه

با شما شوخی می کنه ، سعی می کنه با ادای یکسری کلمات ، محبت و دوستی خودش رو نشون بده (مثلا می گه اگه بد خواه مدخواه داری جون دادا بگوها)، حرفای زیبا و قشنگ می زنه

سعی می کنه روی شما تأثیر خوب بگذاره ، هی می خواد به شما کمک کنه

در جمع دوستان رفتار و برخورد خیلی بهتری با شما داره

مرتب به دنبال شما می گرده یا ازدوستان سراغ تو رو می گیره و گاهی از دوستانت یکسری سوالات درباره تو می پرسه

اگر مسئله ای پیش بیاد از شما حمایت و دفاع می کنه

هر وقت به او احتیاجی داشته باشی ، از کمک و پشتیبانی دریغ نمی کنه

یکسری جملات و کلمات جدی به شما می گوید ، مثلاً "ای کاش مال هم بودیم

اگه امکانش را داشته باشه به شما زنگ می زنه که با شما صحبت کنه بدون اینکه حرف یا مطلب خاصی را بخواهد به شما بگوید

توی چشمات خیره می شه اما وقتی ازش می پرسی ، دلیلش را نمی گوید

وقتی با هم هستید ، شاد و شنگول می باشد ، می خنده و سعی می کنه تو را هم بخندونه و شاد کنه
اگرامکانش باشه تا سر کلاس یا دم در خونه تو را همراهی می کنه

اگه با هم هستین ، احساس راحتی میکنی و خیلی پر حرف میشی

سعی می کنه آروم بهت دست بزنه و گاهی هدیه های کوچکی بهت می ده

برات نامه میده یا ایمیل می فرسته

اگر ازش بخوای که یک جایی بروید که او معمولاً نمی ره ، یا ارش بخوای کاری انجام بده که معمولاً انجام نمی ده ولی به خاطر شما، اینکار رو می کنه

و در آخر ، یک مرتبه حس می کنی که تازگی ها خیلی تو دل برو ، مهربان و دوست داشتنی شده و دلت بیشتر براش تنگ می شه

اینها همه نشانه این است که هر دو شما به هم علاقه دارین

مشخصات زیست محیطی آقایون خاطرخواه


پسری که خاطرخواه شماست (آخ کجایی خاطرخواه !) و واقعاً شما را دوست داره، دست به این کارا می زنه

سعی می کنه خیلی از اوقات خودش رو با شما بگذرونه،حتی زمانی که فرصتش کم باشه

با شما شوخی می کنه ، سعی می کنه با ادای یکسری کلمات ، محبت و دوستی خودش رو نشون بده (مثلا می گه اگه بد خواه مدخواه داری جون دادا بگوها)، حرفای زیبا و قشنگ می زنه

سعی می کنه روی شما تأثیر خوب بگذاره ، هی می خواد به شما کمک کنه

در جمع دوستان رفتار و برخورد خیلی بهتری با شما داره

مرتب به دنبال شما می گرده یا ازدوستان سراغ تو رو می گیره و گاهی از دوستانت یکسری سوالات درباره تو می پرسه

اگر مسئله ای پیش بیاد از شما حمایت و دفاع می کنه

هر وقت به او احتیاجی داشته باشی ، از کمک و پشتیبانی دریغ نمی کنه

یکسری جملات و کلمات جدی به شما می گوید ، مثلاً "ای کاش مال هم بودیم

اگه امکانش را داشته باشه به شما زنگ می زنه که با شما صحبت کنه بدون اینکه حرف یا مطلب خاصی را بخواهد به شما بگوید

توی چشمات خیره می شه اما وقتی ازش می پرسی ، دلیلش را نمی گوید

وقتی با هم هستید ، شاد و شنگول می باشد ، می خنده و سعی می کنه تو را هم بخندونه و شاد کنه
اگرامکانش باشه تا سر کلاس یا دم در خونه تو را همراهی می کنه

اگه با هم هستین ، احساس راحتی میکنی و خیلی پر حرف میشی

سعی می کنه آروم بهت دست بزنه و گاهی هدیه های کوچکی بهت می ده

برات نامه میده یا ایمیل می فرسته

اگر ازش بخوای که یک جایی بروید که او معمولاً نمی ره ، یا ارش بخوای کاری انجام بده که معمولاً انجام نمی ده ولی به خاطر شما، اینکار رو می کنه

و در آخر ، یک مرتبه حس می کنی که تازگی ها خیلی تو دل برو ، مهربان و دوست داشتنی شده و دلت بیشتر براش تنگ می شه

اینها همه نشانه این است که هر دو شما به هم علاقه دارین