مطالب جالب از اینترنت

مطالب جالبی که تو اینترنت دیدم دارم جمع می کنم. تقریبا هیچکدوم برای خودم نیست و اغلب جمع آوری از سایتهای دیگه است. چون برا من

مطالب جالب از اینترنت

مطالب جالبی که تو اینترنت دیدم دارم جمع می کنم. تقریبا هیچکدوم برای خودم نیست و اغلب جمع آوری از سایتهای دیگه است. چون برا من

به مناسبت صدمین سالگرد ژان پل سارتر

سارتر در 21 ژوئن سال ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد. به خاطر مرگ زودرس پدر، در خانه پدر بزرگ مادری خود آلبرت شوایتزر دانشمند و متفکر انسان دوست، بزرگ شد او دردانشگاه تحت تاثیر هایدگر و هوسرل فلسفه خوانده بود او همسر سیمون دوبوار، نویسنده و فمینیست مشهور فرانسوی نیز بود. او پسر خواهر پزشک نیکوکار و مشهور سویسی، آلبرت شوایتزر است. آلبرت شوایتزر را ماجراجوی، عشق به بشریت، نام نهادند، اما سارتر مشکوک و بدبین به انسان، جهان، دولت و زندگی شد. مورخین اجتمایی او را یکی از افراد مهم جنبش مقاومت ضدفاشیسم در طول سالهای اشغال فرانسه میدانند. سارتر میگفت؛ تنها معنی زندگی او دراین است که باکمک قلم به آفرینش آثاری بپردازد سارتر در ۱۹۳۸ با انتشار رمان تکان دهنده "تهوع" به شهرتی فراگیر دست یافت. در این اثر دلهره وجود و بیهودگی ذاتی هستی، با جسارتی بی سابقه ترسیم شده است. سارتر برای بیان نظریات فلسفی خود، از قالب های ادبی بهره می گرفت. با این روش تازه می توانست نظریات خود را روشن تر و با کششی بیشتر تشریح کند. در جنگ جهانی دوم با حمله ارتش رایش سوم به فرانسه، سارتر لباس سربازی پوشید، به جبهه اعزام شد و به اسارت در آمد. پس از فرار از اردوگاه اسیران، به جنبش مقاومت پیوست و در صفوف رزمندگان کمونیست به مبارزه با اشغالگران نازی پرداخت سارتر بعد از پایان جنگ، خود را وقف نوشتن کرد، و نشریه چپ گرای "دوران مدرن" را منتشر ساخت، که از بانفوذترین نشریات تاریخ مطبوعات فرانسه به شمار می رود گروهی او راپدر اگزیستنسیالیسم نیهیلیستی غرب میدانند. اگزیستنسیالیسم آته‌ایستی سارتر، ضدبورژوا ضدسرمایه‌دار، ضدمذهب و ضدارتجاع و اخلاق سنتی است. درنیهلیسم او نه ارزشی ثابت وجود دارد و نه حقیقتی ابدی. جهان ابزورد سارتر شامل؛ تهوع، تنهایی و سردرگمی و آواره‌گی بشر است. اوبرای پیشبرد انسانی اگزیستنسیالیسم، وارد مبارزات سیاسی و اجتمایی گردید. فلسفه اگزیستنسیالیسم اوشامل: ترس از زندگی، شک و تردید به زندگی، و بی معنی دانستن آن است. درجهان ابزورد او انسان در برابر جبر سرنوشت، ضعیف و ناتوان است. سارتر کوشش میکند در آثارش سئوالات و جنبه های منفی زندگی را عمده نماید. او تنهایی انسان مدرن را به علت آگاهی اوبه مسئولیت خود میداند. بنظر او ترس‌های فردی و اجتمایی انسان بدلیل؛ بحران عقاید مذهبی، فکری و روحی است. سارتر می‌نویسد، ترس بیماری نیست، بلکه احساسی است که به انسان غالب میشود. نکته مهم بدبینی فلسفه او درآنجاست که میگوید، زندگی انسان را ضرورت ها تعیین نمیکنند بلکه اتفاقات. درتمام امور زندگی، تهوع و تنفر گریبانگیر انسان هستند و به نقل از پاسکال توصیه میکند که بهتر است انسان به حرکت اجتمایی دست بزند و به پیش برود تا دچار افسردگی نشود و داغان گردد. ابزورد بودن جهان از آنجا آغاز میشود که انسان در چرخ و دنده سرنوشت ناتوان است. انسان موجودی است که در چاه ؛ پوچی، ترس سردرگمی و گمراهی پرت گردیده. به نظر او چون دسترسی به آگاهی کامل و بدون شک غیرممکن است، ارزش و یا حقیقتی هم نمیتواند وجود داشته باشد. انسان به جایی تبعید شده که غیر از خدا و طبیعت همسایه ای ندارد. به این دلیل او تنها و غمگین رنج میبرد. منتقدین درباره مشهورترین جمله سارتر مینویسند؛ انسان نمیخواهد که به آزادی محکوم باشد، بلکه میخواهد از آزادی خودلذت ببرد.سارتر میپرسد؛ چراانسان قرن بیستم با وجود آگاهی، روشنگری و پیشرفت علمی، بازهم زیر شبح ترس درد میکشد. او کوشید تا با کمک ادبیات و فلسفه به خواننده وعده اخلاق رهایی بخش بدهد. اگزیستنسیالیسم سارتر برپایه فلسفه: دکارت؛ هگل، یاسپر، هایدگر هوسرل و کیرکگارد است

زمانیکه کمیته جایزه نوبل تصممیم گرفت آنرا به کامو، نویسنده دیگر فرانسوی اهداکند، گروهی ازروشنفکران اعتراض کردند که چرا آنرا ابتدا به سارتر و یا بکت نمیدهند. و روزی که کمیته توزیع نوبل درسال 1964 سارتر را برنده نوبل ادبیات اعلان نمود، او آنرا رد کرد و تحویل نگرفت و گفت که نمیخواهد از اینطریق تبدیل به مؤسسه یا سازمانی نیمه رسمی شود. ازجمله دیگر کفرهای ادبی سارتر این بود که میگفت؛ ترس، احساس گناه و وجدان ناراحت بندگان، عطرهایی معطر برای دماغ خدایان قدرت طلب هستند. زمانی خدایان و شاهان و اربابان میتوانند برمردم حکمرانی کنند که آنها به حقوق و آزادی خود آشنا نباشند و اگر روزی روزگاری، آزادی بخشی ازشخصیت، روح و جان انسان شود، دیگر خدایان و سایر شارلاتان‌های تاریخ قادر به کاری نیستند در سال 1968، موقعیکه در حین جنبش دانشجویی، پلیس از ژنرال دوگل اجازه دستگیری سارتر را تقاضا نمود، دوگل گفت، یک ولتیر را دولت نمی تواند دستگیر کند، گرچه مسیو سارتر گاهی از ولتیر هم تندروتر است. بعد از مرگ سارتر مطبوعات کشورش او را معلم خانگی و خصوصی ملت نامیدند سارتر را میتوان در کنار برشت و برنارد شاو از مهمترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم بحساب آورد. آثارش حاوی جذابیت ادبی و نظریات مهم فلسفی هستند. فلسفه و ادبیات سارتر بدون رابطه تنگاتنگ باهم قابل فهم نیستند، گرچه آثارش گاهی روانشناسانه و بدبینانه نیز میباشند. اومبلغ ادبیات مسئول و مبارز و اجتمایی است. سارتر را حتی درقرن فعلی نمیتوان نویسنده ای بی خطر نامید. اونویسنده وفیلسوف سماجت انتقادی ازجهان جامعه و زندگی است او در طول اعتراضات جنبش دانشجویی اروپا در سالهای بعداز 1968 مدتی به مائوئیستهای اروپایی نزدیک شد. سارتر خود را سنگری برای پناه جویی اخلاق و وجدان انقلابی و انسانی میدانست. او سعی نمود درطول فراز و فرود فعالیتهای روشنفکری اش وحدتی میان: مارکسیسم اگزیستنسیالیسم، مائوئیسم و نظرات دکارت برقرار کند. استالینیست های شوروی سابق او را روشنفکر خرده بورژوایی نامیدند که راهگشای چپ رویزیونیست در غرب شده. آنها دنباله روان نظرات سارتر را روشنفکران بریده چپ بی‌وطن نام گذاشتند. سارتر میگفت، استالینیسم، نظامی اداری است که روزی گورکن خود خواهد شد
درکتاب روسپی نجیب، سارتر راسیسم و نژادپرستی نوع آمریکایی را مطرح میکند. درکتاب شیطان و خدای رحیم، او رابطه انسان با خدایان خودخواه و گردن کلفت رانشان میدهد که وجود همدیگر را به سؤال میکشانند. کتاب اسیران، پیرامون گذشته و فاشیسم در آلمان است، جایی که سارتر خود مدتی اسیر بود.کتاب دستهای آلوده، انتقادی است از کمونیسم استالینیستی. دراین کتاب او میگوید که شرکت در مبارزه اجتمایی باعث کاهش ترسهای انسان میشوند. گروهی این کتاب را اثری ضدکمونیست میدانند. کتاب شهیدان بدون خاکسپاری، اثری است ضدفاشیسم و مشوق مبارزه اجتمایی و رهایی بخش. کتاب طنز نکراسف، پیرامون دشمنی غرض ورزانه ضدکمونیستی محافل ارتجایی درجامعه فرانسه است. ادبیات چیست؟ توانایی های ادبیات، و کتابی قطور درباره زندگی و آثار بودلر، ازدیگر تالیفات مهم سارتر هستند
نگامی که در ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ درگذشت، بیش از پنجاه هزار نفر از هم میهنانش پیکر او را تا گورستان مون پارناس مشایعت کردند

سارتر یک ربع قرن بر زندگی ادبی و روشنفکری فرانسه و اروپا تأثیر گذاشت، اما نفوذ او در سالهای اخیر رنگ باخته است. "تعهد" او در زمانه ای که شک و تردید در تمام ارکان زندگی و اندیشه رسوخ کرده، رنگ و بوی خود را تا حد زیادی از دست داده است

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد