یک مثل چینی
برای اینکه انسان کمال یابد صد سال کافی نیست ولی برای بد نامی یک روز کافی است.
پاسخ برنارد شاو!!
روزی سر سفره با نردی مصادف شد آن مرد از او پرسید:
آقای شاو واقعا هر کسی شما را ببیند تصور میکند که در انگلستان قحطی است و اصلا گوشت یافت نمی شود.
شاو تبسمی نموده اظهار داشت:و هر کس شما را ببیند که اینطور گوشتها را می بلعی گمان می کند که مسبب این قحطی بزرگ شما هستبد!
خر و صاحب خر
شخصی خری گم کرده بود گرد شهر می گشت و شکر میگفت.
گفتند چرا شکر میکنی؟گفت از بهر انکه من بر خر ننشسته بودم وگرنه من نیزامروز چهار روز بود که گم شده بودم.
گریه همسر سقراط!
سقراط را همی بردند تا به قتل رسانند.همسرش به گریه افتاد.
سقراط پرسیدش:ز چه روی همی گریی؟
گفت:از انکه تو را به مظلومی به قتل رسانند.
گفت:مگر دوست داشتی من به ظالمی کشته شوم؟
قضاوت انسان!
برنارد شاو گوید:
وقتی شخصی پلنگی را می خواهد به قتل برساند آن را ورزش می نامند؛ولی هنگامی که پلنگ می خواهد آدمی را بکشد؛صحبت سبعیت و درنده خویی پیش می آید!
بد نیست بدانید که:
در دوره ی سه هزار ساله تاریخ ایران۲۱۷۵سال سلطنت ایران در دست بیگانگان و فقط۸۲۵سال در دست سلاطین ایرانی نژاد واقعی بوده است.
عبید زاکانی گوید:
ابلهی سوزنی در خانه گم کرده بودودر کوچه می طلبید.گفتند:چه می جویی؟گفت:سوزنی را که در خانه گم کرده ام گفتند:ای ابله چیزی که در خانه گم کرده ای در کوچه جویی؟گفت:چه کنم که خانه تاریک است و چراغ ندارم.
تحول زنانه
برنارد شاو نویسنده انگلیسی درباره زنهای وطنش می گوید:زنهای ما تحول جالبی پیدا کرده اند.در گذشته چیزی نمی دانستند.حرف هم نمی زدند.امروزه باز چیزی نمی دانند اما زیاد حرف می زنند!!
ولخرجی حافظ
چون امیر تیمور ولایت فارس را مسخر کرد و به شیراز امد و شاه منصور زین العابدین گنابادی که نزد انیر تیمور قربی داشت وحافظ را به ملازمت تیمور اورد؛امیر دید که اثار فقرو ریاظت از او ظاهر است؛گفت:ای حافظ من به ضرب شمشیر تمام روی زمین را خراب کردم تا سمرقند و بخارا را معمور کنم و تو ان را به یک خال هندو می بخشی و میگویی:
اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل ما را
بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
حافظ گفت:از این بخشندگیهاست که بدین فقرو وفاقه افتاده ام.امیر تیمور بخندیدوبرای حافظ وظیفه ی لایق تعین نمود.
پیر مردی خواست پسرش را تنبیه کند.پدر از پیش پدر گریخت و وارد مسجدی شد؛پیر مرد نزدیک در مسجد امده و سر در درون ان کرده به پسر اواز داد که فلان فلان شده بیا بیرون و بعد از هفتاد سال پای مرا به این جاها باز مکن.
حکیمی گوید :کسی که پشت الاغ باد به غبغب بیندازد- چون اسب سوار شود پاک دیوانه خواهد شد.
وصف پول
یک نفر از دانشمندان فرنگی در باب پول فرموده که پول نوکر خوب و ارباب بدی است.یعنی تا وقتی مفید است که در خدمت انسان باشد؛ولی وای به وقتی که انسان مطیع و منقاد ان گردد.
کدام دزدند؟!
دزدی به خانه ای رفت؛چیزهایی یافت؛در گوشه ای گذاشت و به اتاق های دیگر رفت؛در این بین صاحب خانه انها را برداشته و مخفی کرد.دزد امد و چیزی نیافت؛رو به صاحب خانه نمود و گفت:فلان فلان شده خودت انصاف بده دزد منم یا تو؟!
حکیمی را پرسیدند:کدام حرف خفی را نباید گفت؟
پاسخ داد:این که مرد از نکوکاری خود گوید.
گریه همسر سقراط
سقراط را همی بردند تا به قتل رسانند.همسرش به گریه افتاد.
سقراط پرسیدش:ز چه روی همی گریی؟
گفت:از انکه تو را به مظلومی به قتل رسانند.
گفت:مگر دوست داشتی من به ظالمی کشته شوم؟
عبید زاکانی میگوید:
قزوینی پیش طبیب رفت و گفت:موی ریشم درد می کند.
طبیب پرسید که چه خورده ای؟گفت:نان و یخ گفت برو بمیر که نه دردت بدرد ادم می ماند و نه خوراکت.
هیچکدام:
از ظریفی پرسیدندزن سیاه چشم بهتر است یا ابی چشم؟
جواب داد:برای کسی که اولی را دارد؛دومی؛وبرای کسی که دومی را دارد؛اولی و برای کسی که هیچکدام را ندارد؛هردو؛و برای کسی که هر دو را دارد؛هیچکدام.
دارایی انسان چیست؟
وقتی اسکندر کبیر به تخت سلطنت مقدونیه نشست هر چه املاک و اراضی از پدرش به ارث برده بود بین دوستان تقسیم کرد.پیرومکاس از او پرسیدپس برای خودت چه نگاه خواهی داشت؟در جواب گفت:امید که بزرگترین دارایی و تملک انسان است.
ازدواج بت ها
اعراب قبل از اسلام بت پرست بودند -بعضی از بت ها که موردپرستش اعراب قرار می گرفتند مذکر بودند و بعضی مونث و بت ها ازدواج هم می کردندودارای فرزند نیز می شدند و این قسمت از عقاید اعراب شبیه بود به عقیده ی یونانیان قدیم راجع به ازدواج خدایان و به وجود امدن فرزندانی ازانها.